بازشناخت اسباب تملک؛ مطالعه تطبیقی در حقوق ایران و مصر، فقه امامیه و اهل سنت

خلاصه هوشمند DeepLaw
پژوهش بنیادی حاضر با رویکرد توصیفی-تحلیلی به مطالعه تطبیقی اسباب تملک در حقوق ایران، مصر، فقه امامیه و اهل‌سنت، می‌پردازد و از شیوه‌ی کتابخانه‌ای برای جمع‌آوری اطلاعات، استفاده می‌کند. توضیح آنکه ماده 140 قانون مدنی ایران در مقام بیان اسباب تملک با تاثیر از فقه و حقوق فرانسه، عناوین آن را به‌گونه‌ای حصری، بیان می‌کند؛ اما وجود برخی مصادیق ذکرنشده در این ماده، موجب ابهام در اسباب ایجاد مالکیت، به‌عنوان کامل‌ترین حق عینی، شده است. قانون مدنی مصر نیز در توجه به اسباب تملک، چنان به این موضوع می‌پردازد که نظیر قانون مدنی ایران، القای حصر می‌نماید. فقهای امامیه و اهل‌سنت نیز از دیرباز، کوشش‌های بسیاری برای معرفی این اسباب نمودند؛ حال‌آنکه سرانجام پیرامون مصادیق آن، به اتفاق‌نظر نرسیده‌اند. اما در حقیقت، قانون‌گذار ایران و مصر هم در پی احصای اسباب تملک و ارائه‌ی فهرستی جامع از آن‌ها بوده‌اند؛ ولی به این هدف نرسیده و برخی مصادیق را از قلم انداخته‌اند. بنابراین، حصر اسباب در این قوانین، قابل‌اتکا نیست. درهرحال، مصادیق حقیقی اسباب تملک، ورای حصر قوانین موضوعه، متنوع و در سه‌گونه‌ی اسباب ارادی، قهری و تملک ناشی از ایفای تعهدات موجد مالکیت، قابل‌تصور است؛ هر گونه‌ای نیز شامل عناوین متعددی می‌گردد که برخی با هیچ تفسیری در ماده 140 نمی‌گنجد. بنابراین، اصلاح یا حذف این ماده، ضرورت می-یابد.

بازشناخت اسباب تملک؛ مطالعه تطبیقی در حقوق ایران و مصر، فقه امامیه و اهل سنت
منبع: مجله علمی مطالعات حقوقی
تاریخ انتشار: 2025-10-12 07:07:43
نویسنده: مجله علمی مطالعات حقوقی
خلاصه خبر:

پژوهش بنیادی حاضر با رویکرد توصیفی-تحلیلی به مطالعه تطبیقی اسباب تملک در حقوق ایران، مصر، فقه امامیه و اهل‌سنت، می‌پردازد و از شیوه‌ی کتابخانه‌ای برای جمع‌آوری اطلاعات، استفاده می‌کند. توضیح آنکه ماده 140 قانون مدنی ایران در مقام بیان اسباب تملک با تاثیر از فقه و حقوق فرانسه، عناوین آن را به‌گونه‌ای حصری، بیان می‌کند؛ اما وجود برخی مصادیق ذکرنشده در این ماده، موجب ابهام در اسباب ایجاد مالکیت، به‌عنوان کامل‌ترین حق عینی، شده است. قانون مدنی مصر نیز در توجه به اسباب تملک، چنان به این موضوع می‌پردازد که نظیر قانون مدنی ایران، القای حصر می‌نماید. فقهای امامیه و اهل‌سنت نیز از دیرباز، کوشش‌های بسیاری برای معرفی این اسباب نمودند؛ حال‌آنکه سرانجام پیرامون مصادیق آن، به اتفاق‌نظر نرسیده‌اند. اما در حقیقت، قانون‌گذار ایران و مصر هم در پی احصای اسباب تملک و ارائه‌ی فهرستی جامع از آن‌ها بوده‌اند؛ ولی به این هدف نرسیده و برخی مصادیق را از قلم انداخته‌اند. بنابراین، حصر اسباب در این قوانین، قابل‌اتکا نیست. درهرحال، مصادیق حقیقی اسباب تملک، ورای حصر قوانین موضوعه، متنوع و در سه‌گونه‌ی اسباب ارادی، قهری و تملک ناشی از ایفای تعهدات موجد مالکیت، قابل‌تصور است؛ هر گونه‌ای نیز شامل عناوین متعددی می‌گردد که برخی با هیچ تفسیری در ماده 140 نمی‌گنجد. بنابراین، اصلاح یا حذف این ماده، ضرورت می-یابد.

مشروح خبر:

غلامحسینی, عرفان و رحیمی, حبیب الله . (1403). بازشناخت اسباب تملک؛ مطالعه تطبیقی در حقوق ایران و مصر، فقه امامیه و اهل سنت. مطالعات حقوقی, (), -. doi: 10.22099/jls.2024.51252.5214

غلامحسینی, عرفان , و رحیمی, حبیب الله . "بازشناخت اسباب تملک؛ مطالعه تطبیقی در حقوق ایران و مصر، فقه امامیه و اهل سنت", مطالعات حقوقی, , , 1403, -. doi: 10.22099/jls.2024.51252.5214

غلامحسینی, عرفان, رحیمی, حبیب الله. (1403). 'بازشناخت اسباب تملک؛ مطالعه تطبیقی در حقوق ایران و مصر، فقه امامیه و اهل سنت', مطالعات حقوقی, (), pp. -. doi: 10.22099/jls.2024.51252.5214

عرفان غلامحسینی و حبیب الله رحیمی, "بازشناخت اسباب تملک؛ مطالعه تطبیقی در حقوق ایران و مصر، فقه امامیه و اهل سنت," مطالعات حقوقی, (1403): -, doi: 10.22099/jls.2024.51252.5214

غلامحسینی, عرفان, رحیمی, حبیب الله. بازشناخت اسباب تملک؛ مطالعه تطبیقی در حقوق ایران و مصر، فقه امامیه و اهل سنت. مطالعات حقوقی, 1403; (): -. doi: 10.22099/jls.2024.51252.5214

منبع: مجله علمی مطالعات حقوقی
این خبر توسط DeepLaw فرآوری و انتشار شده است
مشاهده اصلی