تحولات فکری سازمان ملل در حوزه زنان؛ ظرفیت‌ها و چالش‌های آن برای توانمندسازی زنان ایران و جهان

خلاصه هوشمند DeepLaw
مقدمه: مطالعات علمی حول رویکردها و ظرفیت‌های موجود برای توانمندسازی زنان، علاوه بر این‌که می‌تواند دانش نظری ما در این راستا را افزایش دهد، فرصتی است تا نقاط ضعف و قوت این حوزه را متناسب با جامعه ایرانی مورد ارزیابی قرار داده و به‌این‌ترتیب گامی برای توانمندسازی زنان ایرانی که هدف اساسی نگارش این مقاله است برداریم. فرض ما در این پژوهش، بر آن بوده که جریان‌های فکری حاکم بر سازمان ملل در حوزه‌ی زنان‌، تحولات قابل توجهی نیز پیدا کرده‌ و اتخاذ توانمندسازی، به‌عنوان رویکرد فکری حاکم بر نهادهای زنان این سازمان، می‌تواند شاهدی بر این ادعا باشد که در همین رابطه به این پرسش پاسخ خواهیم داد؛ تمرکز سازمان ملل بر رویکرد توانمندسازی زنان چه ظرفیت‌ها و چالش‌هایی را برای منتفعان و مرتبطان در بر دارد؟ روش‌ها: در این پژوهش، داده‌ها به روش کتابخانه‌ای- اسنادی جمع‌آوری شده و به صورت کیفی و با رویکرد تحلیلی، مورد تجزیه، تحلیل و طبقه‌بندی قرار گرفتند و مدل توانمندسازی نایلاکبیر به‌عنوان  چارچوب نظری و لنزی برای برای جمع‌آوری و تحلیل داده‌ها به‌کار برده شد؛ در این مدل، تأکید شده است که توانمندسازی زنان وابسته به آگاهی انتقادی آن‌ها از شرایطی است که موجب می‌شود در جایگاه زیردستی قرار گیرند و هم‌چنین لازمه‌ی توانمندسازی آن‌ها، دسترسی به سه‌گانه‌ی منابع، عاملیت و کنترل دستاوردهاست. یافته‌ها: یافته‌های پژوهش نشان می‌دهد نهادهای بین‌المللی که مهم‌ترین آن‌ها سازمان ملل متحد است، قبل از آن‌که نظریات توانمندسازی توسط روشنفکران جهان سوم به پارادایم توسعه راه یابد، تحت تأثیر گفتمان‌های فمینیستی(لیبرال، مارکسیست، سوسیالیست، رادیکال و...)، گفتمان‌های توسعه ‌(تجدد محور)، گفتمان‌های حقوق بشری و ... اقدامات متعددی در حوزه زنان انجام داده است؛ تلاش برای ایجاد حقوق شهروندی برابر زنان و مردان، بازتعریف دامنه سیاسی و نقد بدکارکردی‌های دولت در تحقق ایده‌ برابری زنان و مردان، تلاش برای گسترش حضور زنان در برنامه‌های توسعه، گره زدن وضعیت صلح جهانی و حقوق بشر به جایگاه زنان در دنیای کنونی و ... مثال‌هایی از تأثیر و تغییر رویکردهای حاکم بر سازمان ملل برای بهزیستی زنان است که گرچه بسیاری از این اقدامات، ظرفیت‌های درخور توجهی دارند تا مطابق نظریه توانمندسازی نایلاکبیر، سه‌گانه‌ منابع، عاملیت و کنترل دستاوردها را که منجر به توانمندسازی زنان می‌شود، در آن‌ها تقویت کنند، لیکن نقاط ضعف اساسی نیز در این رویکردها و برنامه‌های متناسب با آن‌ها وجود داشته و دارد و در همین راستا و به منظور کاهش ضعف‌ها و ایجاد ظرفیت‌های بیشتر، در سال‌های اخیر رویکرد توانمندسازی، شاکله‌ اساسی برنامه‌های سازمان ملل در حوزه‌ زنان را تشکیل می‌دهد. تمرکز نهادهای بین‌المللی بر رویکرد توانمندسازی زنان، باعث شده اقدامات و بسترسازی‌ها، شکل ملموس‌تر و قابل‌قبول‌‌تری به خود بگیرد و بررسی موضوع این پژوهش، در مقیاس محلی و متناسب با جامعه ایرانی نیز حاکی از آن است که زنان در ایران، از این تغییر و تحولات جهانی به دور نبوده‌اند و علاوه بر این‌که در حوزه‌ مفهوم‌سازی و جریان‌سازی فکری، روشنفکران و فعالین حوزه‌ زنان به نحو قابل توجهی تحت تأثیر رویکردهای فکری حاکم بر نهاد زنان سازمان ملل و به‌طور خاص رویکرد توانمندسازی قرار گرفته‌اند. در حوزه‌ی نهادسازی و عملیاتی کردن مفاهیم نیز، دولت سعی کرده به‌ویژه در اسناد حقوقی، گزارش‌های حقوق بشری و برنامه‌های توسعه، خود را متمایل به این رویکرد نشان دهد ولی در عمل، برنامه‌ منسجم و طولانی‌مدت و نهادسازی متناسب با این رویکرد در کشور ما اتخاذ نشده و مفاهیم مرتبط با توانمندسازی زنان، در عمل به توانمندسازی اقتصادی زنان سرپرست خانوار و موارد این‌چنینی که آن‌هم بیشتر جنبه‌ حمایت‌گری و نه توانمندسازی دارد تقلیل پیدا کرده است. نتیجه‌گیری: سازمان ملل، ذیل رویکرد توانمندسازی، گستره‌ای از اقدامات را در دستورکار خود قرار داده‌اند که به‌طور کلی می‌توان نهادسازی، گفتمان‌سازی و تسهیل‌گری را مهم‌ترین آن‌ها دانست. البته نباید از نظر دور داشت که موانع و ضعف‌های اساسی در راه زنان، به ‌منظور بهره‌مندی از ظرفیت‌های نهادهای بین‌المللی برای توانمندسازی هم‌چنان وجود دارد که ازجمله مهم‌ترین آن‌ها، می‌توان به نبود ضمانت اجرایی برای دستورالعمل‌های نهادهای بین‌المللی در حوزه توانمندسازی زنان، توجه اصلی سازمان ملل به دولت‌ها به‌عنوان تسهیل‌گران اصلی توانمندسازی در کشورهای مختلف، نبود جوامع مدنی قوی در کشورهای درحال توسعه و نگاه قوم‌گرایانه (غرب محورانه) حاکم بر نهادهای بین‌المللی، اشاره کرد.

تحولات فکری سازمان ملل در حوزه زنان؛ ظرفیت‌ها و چالش‌های آن برای توانمندسازی زنان ایران و جهان
منبع: مجله علمی مطالعات حقوقی
تاریخ انتشار: 2025-10-11 19:21:14
نویسنده: مجله علمی مطالعات حقوقی
خلاصه خبر:

مقدمه: مطالعات علمی حول رویکردها و ظرفیت‌های موجود برای توانمندسازی زنان، علاوه بر این‌که می‌تواند دانش نظری ما در این راستا را افزایش دهد، فرصتی است تا نقاط ضعف و قوت این حوزه را متناسب با جامعه ایرانی مورد ارزیابی قرار داده و به‌این‌ترتیب گامی برای توانمندسازی زنان ایرانی که هدف اساسی نگارش این مقاله است برداریم. فرض ما در این پژوهش، بر آن بوده که جریان‌های فکری حاکم بر سازمان ملل در حوزه‌ی زنان‌، تحولات قابل توجهی نیز پیدا کرده‌ و اتخاذ توانمندسازی، به‌عنوان رویکرد فکری حاکم بر نهادهای زنان این سازمان، می‌تواند شاهدی بر این ادعا باشد که در همین رابطه به این پرسش پاسخ خواهیم داد؛ تمرکز سازمان ملل بر رویکرد توانمندسازی زنان چه ظرفیت‌ها و چالش‌هایی را برای منتفعان و مرتبطان در بر دارد؟ روش‌ها: در این پژوهش، داده‌ها به روش کتابخانه‌ای- اسنادی جمع‌آوری شده و به صورت کیفی و با رویکرد تحلیلی، مورد تجزیه، تحلیل و طبقه‌بندی قرار گرفتند و مدل توانمندسازی نایلاکبیر به‌عنوان  چارچوب نظری و لنزی برای برای جمع‌آوری و تحلیل داده‌ها به‌کار برده شد؛ در این مدل، تأکید شده است که توانمندسازی زنان وابسته به آگاهی انتقادی آن‌ها از شرایطی است که موجب می‌شود در جایگاه زیردستی قرار گیرند و هم‌چنین لازمه‌ی توانمندسازی آن‌ها، دسترسی به سه‌گانه‌ی منابع، عاملیت و کنترل دستاوردهاست. یافته‌ها: یافته‌های پژوهش نشان می‌دهد نهادهای بین‌المللی که مهم‌ترین آن‌ها سازمان ملل متحد است، قبل از آن‌که نظریات توانمندسازی توسط روشنفکران جهان سوم به پارادایم توسعه راه یابد، تحت تأثیر گفتمان‌های فمینیستی(لیبرال، مارکسیست، سوسیالیست، رادیکال و...)، گفتمان‌های توسعه ‌(تجدد محور)، گفتمان‌های حقوق بشری و ... اقدامات متعددی در حوزه زنان انجام داده است؛ تلاش برای ایجاد حقوق شهروندی برابر زنان و مردان، بازتعریف دامنه سیاسی و نقد بدکارکردی‌های دولت در تحقق ایده‌ برابری زنان و مردان، تلاش برای گسترش حضور زنان در برنامه‌های توسعه، گره زدن وضعیت صلح جهانی و حقوق بشر به جایگاه زنان در دنیای کنونی و ... مثال‌هایی از تأثیر و تغییر رویکردهای حاکم بر سازمان ملل برای بهزیستی زنان است که گرچه بسیاری از این اقدامات، ظرفیت‌های درخور توجهی دارند تا مطابق نظریه توانمندسازی نایلاکبیر، سه‌گانه‌ منابع، عاملیت و کنترل دستاوردها را که منجر به توانمندسازی زنان می‌شود، در آن‌ها تقویت کنند، لیکن نقاط ضعف اساسی نیز در این رویکردها و برنامه‌های متناسب با آن‌ها وجود داشته و دارد و در همین راستا و به منظور کاهش ضعف‌ها و ایجاد ظرفیت‌های بیشتر، در سال‌های اخیر رویکرد توانمندسازی، شاکله‌ اساسی برنامه‌های سازمان ملل در حوزه‌ زنان را تشکیل می‌دهد. تمرکز نهادهای بین‌المللی بر رویکرد توانمندسازی زنان، باعث شده اقدامات و بسترسازی‌ها، شکل ملموس‌تر و قابل‌قبول‌‌تری به خود بگیرد و بررسی موضوع این پژوهش، در مقیاس محلی و متناسب با جامعه ایرانی نیز حاکی از آن است که زنان در ایران، از این تغییر و تحولات جهانی به دور نبوده‌اند و علاوه بر این‌که در حوزه‌ مفهوم‌سازی و جریان‌سازی فکری، روشنفکران و فعالین حوزه‌ زنان به نحو قابل توجهی تحت تأثیر رویکردهای فکری حاکم بر نهاد زنان سازمان ملل و به‌طور خاص رویکرد توانمندسازی قرار گرفته‌اند. در حوزه‌ی نهادسازی و عملیاتی کردن مفاهیم نیز، دولت سعی کرده به‌ویژه در اسناد حقوقی، گزارش‌های حقوق بشری و برنامه‌های توسعه، خود را متمایل به این رویکرد نشان دهد ولی در عمل، برنامه‌ منسجم و طولانی‌مدت و نهادسازی متناسب با این رویکرد در کشور ما اتخاذ نشده و مفاهیم مرتبط با توانمندسازی زنان، در عمل به توانمندسازی اقتصادی زنان سرپرست خانوار و موارد این‌چنینی که آن‌هم بیشتر جنبه‌ حمایت‌گری و نه توانمندسازی دارد تقلیل پیدا کرده است. نتیجه‌گیری: سازمان ملل، ذیل رویکرد توانمندسازی، گستره‌ای از اقدامات را در دستورکار خود قرار داده‌اند که به‌طور کلی می‌توان نهادسازی، گفتمان‌سازی و تسهیل‌گری را مهم‌ترین آن‌ها دانست. البته نباید از نظر دور داشت که موانع و ضعف‌های اساسی در راه زنان، به ‌منظور بهره‌مندی از ظرفیت‌های نهادهای بین‌المللی برای توانمندسازی هم‌چنان وجود دارد که ازجمله مهم‌ترین آن‌ها، می‌توان به نبود ضمانت اجرایی برای دستورالعمل‌های نهادهای بین‌المللی در حوزه توانمندسازی زنان، توجه اصلی سازمان ملل به دولت‌ها به‌عنوان تسهیل‌گران اصلی توانمندسازی در کشورهای مختلف، نبود جوامع مدنی قوی در کشورهای درحال توسعه و نگاه قوم‌گرایانه (غرب محورانه) حاکم بر نهادهای بین‌المللی، اشاره کرد.

مشروح خبر:

عزیزی, نوش آفرین و عباسی, ابراهیم . (1404). تحولات فکری سازمان ملل در حوزه زنان؛ ظرفیت‌ها و چالش‌های آن برای توانمندسازی زنان ایران و جهان. مطالعات حقوقی, 17(2), 323-368. doi: 10.22099/jls.2024.50044.5151

عزیزی, نوش آفرین , و عباسی, ابراهیم . "تحولات فکری سازمان ملل در حوزه زنان؛ ظرفیت‌ها و چالش‌های آن برای توانمندسازی زنان ایران و جهان", مطالعات حقوقی, 17, 2, 1404, 323-368. doi: 10.22099/jls.2024.50044.5151

عزیزی, نوش آفرین, عباسی, ابراهیم. (1404). 'تحولات فکری سازمان ملل در حوزه زنان؛ ظرفیت‌ها و چالش‌های آن برای توانمندسازی زنان ایران و جهان', مطالعات حقوقی, 17(2), pp. 323-368. doi: 10.22099/jls.2024.50044.5151

نوش آفرین عزیزی و ابراهیم عباسی, "تحولات فکری سازمان ملل در حوزه زنان؛ ظرفیت‌ها و چالش‌های آن برای توانمندسازی زنان ایران و جهان," مطالعات حقوقی, 17 2 (1404): 323-368, doi: 10.22099/jls.2024.50044.5151

عزیزی, نوش آفرین, عباسی, ابراهیم. تحولات فکری سازمان ملل در حوزه زنان؛ ظرفیت‌ها و چالش‌های آن برای توانمندسازی زنان ایران و جهان. مطالعات حقوقی, 1404; 17(2): 323-368. doi: 10.22099/jls.2024.50044.5151

منبع: مجله علمی مطالعات حقوقی
این خبر توسط DeepLaw فرآوری و انتشار شده است
مشاهده اصلی