نگرش نقادانه به ملاک‌های موجّه ساز حق برخطا با تاکید بر مبانی تحلیلی فلسفه حق

خلاصه هوشمند DeepLaw
امروزه "حق‌برخطا" یکی از دستاوردهای حقوق بشر مدرن محسوب می‌شود. در جهت موجه‌ سازی آن به‌عنوان یک "حق"، سعی شده است که از مبانی تحلیلی "حق" در فلسفه حق، استمداد شود و در جهت پایه‌گذاری آن از مبانی دو مکتب منفعت‌گرایی و اراده‌گرایی بهره‌گیری شده است. این پژوهش با رویکردی انتقادی- تحلیلی درصدد پاسخگویی به این پرسش است که آیا در حقوق بشر معاصر، فرآیندهای موجه ‌ساز حقوقی، ظرفیت توجیه «حق بر ناحق بودن» را دارا هستند؟ در جریان پژوهش و با نگاه نقادانه، در ابتدا مشخص می‌شود که دو مکتب فوق در تعریف مصداقی خود نه‌تنها از جامعیت برخوردار نیستند بلکه با چالش‌های جدّی در تحلیل مفهوم حق مواجه هستند. ازاین‌رو بر اساس فرآیندهای موجه ‌ساز حقوقی معاصر، نمی‌توان این حق را توجیه محتوایی نمود. پس‌ازآن با بررسی آثار اندیشمندان غرب در موضوعات مرتبط با حق بر خطا مانند «جدایی اخلاق از حقوق»، «نقش دولت در فرهنگ‌سازی» و «نافرمانی مدنی»، اختلاف‌نظر عمیقی مشاهده گردید که نشان از نبود توجیهات کافی برای استقرار نظری این حق در منظومه ادبیات حقوق بشر دارد. بنابراین عدم وحدت اجمالی آرا در دکترین حقوقی نیز می‌تواند دلیل دیگری بر مواجه بودن حق فوق با چالش جدی نظری محسوب شود. این پژوهش تشریح می‌نماید که دلایلی که بر اساس آن حق بر خطا بودن توجیه حقوقی یافته است از استحکام چندانی برخوردار نیستند و اگر قرار است حقی به این عنوان در دنیای حقوق بشری مقبول افتد، نیازمند دلایل دیگری جهت توجیه حقوقی خود است.

نگرش نقادانه به ملاک‌های موجّه ساز حق برخطا با تاکید بر مبانی تحلیلی فلسفه حق
منبع: فصلنامه تحقیقات حقوقی
تاریخ انتشار: 2025-10-12 08:38:25
نویسنده: فصلنامه تحقیقات حقوقی
خلاصه خبر:

امروزه "حق‌برخطا" یکی از دستاوردهای حقوق بشر مدرن محسوب می‌شود. در جهت موجه‌ سازی آن به‌عنوان یک "حق"، سعی شده است که از مبانی تحلیلی "حق" در فلسفه حق، استمداد شود و در جهت پایه‌گذاری آن از مبانی دو مکتب منفعت‌گرایی و اراده‌گرایی بهره‌گیری شده است. این پژوهش با رویکردی انتقادی- تحلیلی درصدد پاسخگویی به این پرسش است که آیا در حقوق بشر معاصر، فرآیندهای موجه ‌ساز حقوقی، ظرفیت توجیه «حق بر ناحق بودن» را دارا هستند؟ در جریان پژوهش و با نگاه نقادانه، در ابتدا مشخص می‌شود که دو مکتب فوق در تعریف مصداقی خود نه‌تنها از جامعیت برخوردار نیستند بلکه با چالش‌های جدّی در تحلیل مفهوم حق مواجه هستند. ازاین‌رو بر اساس فرآیندهای موجه ‌ساز حقوقی معاصر، نمی‌توان این حق را توجیه محتوایی نمود. پس‌ازآن با بررسی آثار اندیشمندان غرب در موضوعات مرتبط با حق بر خطا مانند «جدایی اخلاق از حقوق»، «نقش دولت در فرهنگ‌سازی» و «نافرمانی مدنی»، اختلاف‌نظر عمیقی مشاهده گردید که نشان از نبود توجیهات کافی برای استقرار نظری این حق در منظومه ادبیات حقوق بشر دارد. بنابراین عدم وحدت اجمالی آرا در دکترین حقوقی نیز می‌تواند دلیل دیگری بر مواجه بودن حق فوق با چالش جدی نظری محسوب شود. این پژوهش تشریح می‌نماید که دلایلی که بر اساس آن حق بر خطا بودن توجیه حقوقی یافته است از استحکام چندانی برخوردار نیستند و اگر قرار است حقی به این عنوان در دنیای حقوق بشری مقبول افتد، نیازمند دلایل دیگری جهت توجیه حقوقی خود است.

مشروح خبر:

زارع, مهدی و نیکونهاد, حامد . (1403). نگرش نقادانه به ملاک‌های موجّه ساز حق برخطا با تاکید بر مبانی تحلیلی فلسفه حق. فصلنامه تحقیقات حقوقی, (), -. doi: 10.48308/jlr.2024.234136.2635

زارع, مهدی , و نیکونهاد, حامد . "نگرش نقادانه به ملاک‌های موجّه ساز حق برخطا با تاکید بر مبانی تحلیلی فلسفه حق", فصلنامه تحقیقات حقوقی, , , 1403, -. doi: 10.48308/jlr.2024.234136.2635

زارع, مهدی, نیکونهاد, حامد. (1403). 'نگرش نقادانه به ملاک‌های موجّه ساز حق برخطا با تاکید بر مبانی تحلیلی فلسفه حق', فصلنامه تحقیقات حقوقی, (), pp. -. doi: 10.48308/jlr.2024.234136.2635

مهدی زارع و حامد نیکونهاد, "نگرش نقادانه به ملاک‌های موجّه ساز حق برخطا با تاکید بر مبانی تحلیلی فلسفه حق," فصلنامه تحقیقات حقوقی, (1403): -, doi: 10.48308/jlr.2024.234136.2635

زارع, مهدی, نیکونهاد, حامد. نگرش نقادانه به ملاک‌های موجّه ساز حق برخطا با تاکید بر مبانی تحلیلی فلسفه حق. فصلنامه تحقیقات حقوقی, 1403; (): -. doi: 10.48308/jlr.2024.234136.2635

منبع: فصلنامه تحقیقات حقوقی
این خبر توسط DeepLaw فرآوری و انتشار شده است
مشاهده اصلی